دیگه چه فرقی داره وقتی که قراره بی تو برگردم داداش

دیگه چه فرقی داره وقتی که   _    قراره بی تو برگردم داداش

بالاتر از سیاهی رنگی نیست  _____  نگرون دل زینب نباش

خجالت زده از خودت  _____________   نکن این همه زینبو

من همینه بضاعتم  ___________________  بپذیر کم زیبنو




موضوعات مرتبط: متفرقه
برچسب‌ها: چه فرقی داره وقتی که قراره بی تو برگردم داداش

با چشمان کاملا باز انتخابش کردم

شهیده مهین دانشیان

هنوز بعضی از همکاراش توی بیمارستان بی حجاب بودن ،


همین طور بعضی از زن های فامیل

ولی مهین همیشه حجابش رو حفظ می کرد . واسه همین بعضی ها بهش توهین می کردن

و می گفتن از تو بعیده این همه ساده باشی !! و تحت تاثیر جو انقلاب قرار بگیری  ...

آخه این چیه سرت کردی ؟!!

مهین هم میگفت : من به بقیه کار ندارم و برای حجابم هدف دارم .

چون مسئله ی حجاب رو از ته دل درک کردم  و اصلا از روی سادگی و نادونی با حجاب نشدم

به خونوادش هم که به خاطر توهین ها ناراحت می شدن میگفت :

مطمئنم همین هایی که به حجاب اهمیت نمی دن  بیشتر از من بهش مقید میشن




شهیده مهین دانشیان

شهادت:1359
علت شهادت : بمباران آبادان
برگرفته از:عروس خاک،صفحه 34

منبع : جهان نیوز

به نقل از : محجبه ها فرشته اند




موضوعات مرتبط: حجاب و شهدا
برچسب‌ها: شهدا, شهید, شهیده, شهیده مهین دانشیان, دختر, زن





دانلود کنید خیلی جالبه ( دکتر انوشه ) {درباره روابط پسر و دختر}

دانلود کنید خیلی جالبه ( دکتر انوشه ) {درباره روابط پسر و دختر}

برای دیدن متن سخنرانی اینجا کلیک کنید.
{ در حال حاضر حدود نیمی از آن تایپ شده ، ایشالله بزودی کل سخنرانی تایپ خواهد شد . }


مسابقه وبلاگ نویسی حجاب و عفاف

موضوعات مرتبط: حجاب در اجتماعات، اعتراض به بد حجابی، قطعات ادبی و اشعار حجاب، حجاب در بحرین، کشف حجاب، داستان با حجاب شدن، حجاب در ترکیه
برچسب‌ها: دانلود کنید خیلی جالبه, دکتر انوشه, {درباره روابط پسر و دختر}

مشارکت دختران محجبه پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

مشارکت دختران محجبه پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

لانه جاسوسی آمریکا

مشارکت دختران محجبه پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

مشارکت دختران محجبه پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

مشارکت دختران محجبه پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

وبلاگی با مطالب بسیار خواندنی(توصیه میکنم حتما سر بزنید)

وبلاگی با مطالب بسیار خواندنی(توصیه میکنم حتما سر بزنید)

*********************************************************

اسلام ، آیین زندگی - مخالف بیفکری

پاسخی به شبهات بیخدایان و افراد زندیق و افشای چهرۀ سکولاریسم

********************************************************

حجاب زنان مسلمان کانادا در مراسم محرم 1390

حجاب زنان مسلمان کانادا در مراسم محرم 1390



زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

آیه 59 سوره احزاب

بنام خدا.
سلام.


داشتم قرآن میخوندم.چشم افتاد به این آیه حیف دیدم اینجا نگم:
آیه 59 سوره احزاب:


"يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا"


ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.




دانلود++ اشرف پهلوی و کشف حجاب-حتما بخوانید-

گزارشي از سيرمسلمان شدن زنان اروپايي



اشرف پهلوی و کشف حجاب-حتما بخوانید-

+ نوشته شده در  دوشنبه 1390/09/28ساعت 12:38  توسط زینت زن=حفظ حجاب Hejab pix   |  آرشیو نظرات

دانلود سخنان ستاره سینمایی که حجاب را برگزید



دانلود سخنان 2تن از بانوان تازه مسلمان در مورد احساس امنیت با حجاب



دانلود سخنان بانوی مسلمان شده ژاپنی



دانلود سخنان بانوي محقق آمريکايي در مورد حجاب



دانلود سخنان بانوی زرتشتی در مورد حجاب



 سخنان بانوي تازه مسلمان اهل شوروي سابق



دانلود سخنان بازيگرسرشناس انگليسي پس از گرايش به اسلام



دانلود pdf زیبا و خواندنی در مورد حجاب

اخطار رزمندگان درباره وضعیت حجاب+عکس

رزمندگان



این عکس را باید یکی از اسناد منحصربه فرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی و مجاهدان فعال در دفاع مقدس با پدیده مفاسد اجتماعی به شمار آورد.

تصویر زیر مربوط به امضای طومار توسط رزمندگان اسلام علیه «لاابالی گری و بی حجابی در پشت جبهه ها» می باشد. از شواهد عکس بر می آید که متعلق به بچه های لشکر حضرت رسول باشد. مخاطب طومار مشخص نیست اما طبیعتاً باید فرمانده «کمیته های انقلاب اسلامی» باشد که در آن سال ها وظیفه مبارزه با منکرات را بر عهده داشت. زمان ثبت عکس نیز بین سال  1364 تا 1365 می باشد.


 این تصویر را باید یکی از اسناد منحصربه فرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی با پدیده مفاسد اجتماعی به شمار آورد. پرونده ای که هنوز هم یکی از چالش های جدی باورمندان به انقلاب اسلامی با دولت هایی است که می آیند و می روند.


ابعاد عکس آن مقدار هست که بتوان بیشتر متن طومار را خواند . آن چه از متن طومار قابل رویت می باشد به این قرار است:

«...پس از عرض سلام و تشکر از آن جناب در رابطه با زحمات و تلاش های فراوانی که در جهت انقلاب برای سرکوبی منافقین و مبارزه با منکرات کشیده اید، اخیراً اخبار بسیار ناگواری در رابطه با شیوع لاابالی گری و بی حجابی در سطح شهر تهران به جبهه ها می رسد و رزمندگان که شهر و دیار خود و خانواده های خویش را در امان خدا و در پناه حکومت [غیر قابل رویت] رها نموده اند نگران می سازد. جای تأسف دارد [ غیرقابل رویت] گذشت چند سال از پیروزی انقلاب خونبار اسلامی ، عده ای آلت دست بیگانه به اشاعه علنی فحشا مشغولند. حزب الله مظلومانه مجبور به سکوت گردیده است. عزیزانی  [ غیرقابل رویت] فرزندان ، همسران ، پدران و برادران شان در جبهه ها مشغول  [ غیرقابل رویت]  چگونه در مقابل تجاوز آشکار به حقوق خویش سکوت کنند و رزمندگانی که نوامیس خویش را به جمهوری اسلامی سپرده و به میادین نبرد رهسپار شده اند


، چگونه با فراغت بال از پشت جبهه ها  [ غیرقابل رویت] مشغول شوند؟

ما رزمندگان اعزامی از استان تهران ضمن اعلام این که به حسب فرمان امام هرگز جبهه ها را ترک نخواهیم کرد و با تمام[ غیرقابل رویت]  که به حزب الله در این رابطه وا داشته شود ، استخوان در گلو و خار در چشم مردانه در مصاف کفار و کفرپیشگان خواهیم جنگید تا خدا فتح و نصرت نهایی خود را آشکار سازد ، از جنابعالی تقاضا داریم که هر چه سریعتر به این امر رسیدگی نموده و ضمن ارشاد افراد فریب خورده ، با عوامل بیگانه قاطعانه برخورد کنید و اخطار رزمندگان اسلام را به ایشان ابلاغ فرمایید و در این رابطه اگر صلاح می دانید  [ غیرقابل رویت] ...»


فقط یک کلمه مرا دگرگون ساخت


 

آن زمان که نفس خود را به قربان گاه عشق می بردم فقط یک کلمه مرا دگرگون ساخت \"شهید\"

مادرم بعد از فرزند اولش بچه هاش فوت می کردن وقتی دوباره باردار شد خیلی نگران بود شبی تو عالم خواب می بینه که حامله هست و دارن تو قبر می زارنش هر چی میگه من زنده هستم کسی صداش رو نمی شنید مادرم فریاد میزنه: یا فاطمه زهرا (س) که یه خانوم نورانی دستشون رو می گیرن و از قبر بیرونشون میارن...


مادرم تصمیم میگیره اگه فرزندش دختر بود و زنده ماند اسمش رو بزاره فاطمه

و به همین دلیل اسم من شد فاطمه و مادرم نذر حضرت زهرا هر سال ایام فاطمیه تو خونه مون آش حضرت زهرا بار می زاره

کم کم بزرگ می شدم مادرم خیلی تلاش می کرد که حجاب برتر رو به من هدیه بده اما تاثیر هم سن و سالان اجازه این کار رو نمی داد تا دانشگاه قبول شدم. پدرم گرون ترین چادر رو به عنوان هدیه بهم داد و ازم خواست  حداقل زمانهایی که دانشگاه میریم، سرم کنم و من با اکراه قبول کردم...

روز ها می گذشت یه روز که همینطوری برا عضویت عادی بسیج رفتم تو دفتر بسیج دانشگاه شنیدم کسی برای تایپ کردن لازم دارن منم که یه کمی تو این زمینه سر رشته داشتم رفتم جلو و قبول کردم کارشونو انجام بدم باید چادر سر کردنم رو میدیدن این رو بعد ها از زبون همون دوست های خوبم شنیدم که همه متعجب بودن ...

کم کم با اونا دوست شدم تایپ اولم در بسیج یه بروشور برا سفر زیارتی به حرم حضرت معصومه (س) بود همون روزها شنیدم که می برن راهیان نور، بچه ها اصرار که تو هم بیا منم که یکی یه دونه و ته تغاری خونه بودم بالاخره با راضی کردن خانواده رفتم اما اینقدر که برام سخت بود شب قبل حرکت مریض شدم و بیمارستان و باقی ماجرا .

بالاخره خودم رو به همسفرانم رسوندم و سوار اتوبوس شدم به سمت سرزمینی آن سوی آسمان ها اما آنقدر برام سنگین بود و  مریضیم بدتر و بدتر شد که هیچی از مسیری که رفته بودیم رو یادم نمیاد. اکثر مسیرها خواب بودم حتی وقتی طلائیه رفتیم یا هویزه ، در واقع هیچی نفهمیدم تا شلمچه اونجا من بودم و یه مشت خاک و شهید و شهادت حضرت رقیه .

عمه ام مریض بود سرطان داشت روز شهادت حضرت رقیه ورودی شلمچه سردرگم و بی حال فقط تنها چیزی که یادمه یه مشت خاک بود سرمو بلند کردم و گفتم یا حضرت رقیه قسم به خون این شهیدان یه نگاه ...

خاک رو برداشتم بعد اون همه مریضی اولین روز عید برگشتم و اولین خونه، خونه ی عمه ام بود سوغاتی ام خاک و یه آیت الکرسی فقط می خواستم خوب بشه اون سفری رو که می خواد بره، اره سوریه ...

بعدا خبر اوردن عمم که حتی قادر نبود قاشق رو برداره بلند شده و سر حال ازمایش جواب منفی سالم و سرحال رفت و برگشت و بعد رفت همونجا که باید می رفت تنهامون گذاشت ...

کمی ایمانم قوی تر شد نمازام سر وقت شد چادر برام حجابی شده بود که با نبودنش انگار همه چیزمو گم کرده بودم اینقدر بهم عزت داد که تو قم- شهری که در آن تحصیل می کردم- شدم خادم حضرت معصومه (س) \"افتخاری جوری که هر وقت برم کمک می کنم \"همه رو از اون خاک شلمچه و شهدا دارم...


و اما از اون روز گرم تابستون بگم که همراه چند نفر از اقوام مشغول خرید بودیم انقدر گرم بود هوا و شرجی که تحمل هیچی رو نداشتم اطرافیانم اینقدر اصرار داشتن که چادرمو بردارم ولی خودم دو دل بود انگار شیطان کمر بسته بود به قتل نفسم و می خواست من رو از پا در بیاره یه لحظه نگاهم خورد به چشمای مادرم همون بود که منو به خودم اورد چادرمو محکم تر گرفتم و رفتیم. همون شب تو عالم خواب اقا فرموند دو روز مهمان خانه شما هستیم :) بعد ی باغی رو بهم نشون دادن که پر بود از گل های لاله :)

الان حدود 6 سال چادر سرمه و افتخارمه


منبع: وبلاگ من و چادرم ، خاطره ها

دانلود توصیه های مقام معظم رهبری به بانوان درمورد عفاف و حجاب

دانلود توصیه های مقام معظم رهبری به بانوان درمورد عفاف و حجاب

مدت زمان: 06:27

حجم : 1.84 Mb

برای مشاهده متن این سخنرانی اینجا کلیک کنید.


برچسب‌ها: دانلود, امام خامنه ای, حجاب, بانوان, دختر, زن, دختر با حجاب, محجبه, چادر اسلامی

دام موسیقی زیر زمینی برای دختران جوان+عکس

پدیده گرایش جوانان به گروه های " موسیقی زیرزمینی " حتی در كشورهای غربی كه بی‌ بندوباری در آنها نهادینه شده است ، اثرات ویرانگر و زیانباری را به همراه داشته و از این رو دولت‌ها همواره می‌ كوشند تا موانعی را در مسیر فعالیت این گروه‌های مخرب فرهنگی - ‌اجتماعی ایجاد كنند .


به گزارش خبرنگار اجتماعی صراط ، گرایش به عضویت در این گروه های ضد فرهنگی چند سالی است که در میان جوانان ایرانی رواج پیدا کرده است و مظلوم نمایی طرفداران موسیقی زیرزمینی در نگاه جریان های معاند و کارگردانان منحرفی چون "بهمن قبادی" ، باعث شده تا برخی طیف های دختر و پسر ایرانی علاقه زیادی به عضویت در این گروه ها پیدا کنند و اکنون به کمک نظارت های ضعیف و غفلت برخی مسئولین، موسیقی های زیر زمینی مبتذل همچون موریانه در میان نوجوانان و جوانان در حال رشد است .

هر چند رشد ماهواره و علاقه دست اندرکاران شبکه های مختلف ماهواره ای به ترویج این نوع موسیقی و خصوصا سبک "رپ"(که البته به فحاشی ریتمیک شباهت بیشتری دارد تا موسیقی) را نمی توان در ترویج این نوع فعالیت ها در میان جوانان ایرانی بی تاثیر دانست، اما در همین حال ضعف نهاد های نظارتی در این عرصه که منجر به افسار گسیختگی موسیقی و رشد موسیقی های زیرزمینی شده را باید از عوامل اصلی گرایش جوانان به این پدیده ساختار شکن در جامعه دانست .

استودیو یکی از خوانندگان مطرح موسیقی رپ



اما مسئله ای که اخیرا و به شکل پدیده ای نوظهور در پرونده موسیقی های زیر زمینی مشاهده می شود ، گرایش دختران جوان به این صنعت و به دام افتادن این افراد در گروه های شیطان پرست زیر زمینی است که در پوشش فعالیت در زمینه موسیقی در نهایت به دنبال اجرای مقاصد شوم شیطانی علیه دختران علاقه مند شده به این گروه ها هستند .

طی سال های اخیر ، عدم اطلاع رسانی مناسب در رابطه با فعالیت این گروه ها در رسانه های گروهی و مدارس ، منجر به این مسئله گردیده تا برخی از دختران جوان که علاقه شدیدی به عضویت در گروه های موسیقی دارند ، به دلیل برخی محدودیت های قانونی به طور مخفیانه به این گروه های زیر زمینی گرایش پیدا کنند و بنا به فضای موجود در این گروه ها دچار بزرگترین مشکلات اخلاقی و اجتماعی شوند.


پدیده گرایش دختران ایرانی به این گروه های منحرف ، به این دلیل می تواند بسیار خطر ناک تر از گرایش دیگر گروه های اجتماعی به پدیده موسیقی زیر زمینی باشد که این نوع موسیقی‌ها به علت مستهجن بودن ، نوعی تهاجم فرهنگی حساب می‌شوند که بی حیایی و بی غیرتی را ترویج خواهند داد و اغلب مضامین آن‌ها حاوی روابط بین دختر و پسر با چاشنی استفاده از رکیک ترین الفاظ در رابطه با اعضای بدن زنان و مردان است که بیان آنها از زبان یک دختر نوجوان و پخش آن در سطح جامعه و قرار گرفتنش در میان همسالان همان دختر به اصطلاح خواننده ، باعث الگو سازی غلطی می شود که تا سال ها بعد از آن هم نمی توان آثار مخرب ناشی از آن را در میان دختران جوان از بین برد .


تبلیغ لفظی رفتارهای نابه هنجار اجتماعی در این موسیقی ها ، استفاده از زننده ترین الفاظ و به نوعی عادی جلوه دادن روابط جنسی در میان دختران و گرایش آنها به هم جنس از دیگر آفات ترویج این موسیقی ها در میان دختران جوان ایرانی است .


یکی از خوانندگان رپ که در سال 88 به نفع یکی از کاندیدا ها شعر خوانده بود




فاجعه دیگری که با وارد شدن دختران جوان به این حوزه در راه خواهد بود این است که به دلیل تأثیر پذیری بسیار زیاد موسیقی‌های زیر زمینی از موسیقی غربی و اینکه در بسیاری از موسیقی‌های غربی توصیفاتی از فیزیک زن و مرد رواج شدیدی دارد ، در دراز مدت با اثر گذاری روی ذهن افرادی که به این موسیقی ها گوش می دهند می تواند به عقیده بسیاری از روانشناسان منجر به بیزار شدن این افراد از جنسیت خود شده و باعث گرایش دختران به تغییر جنسیت در خود به دلیل احساس ضعیف بودن در جنسیت زنانه آنها می شود .


برسی‌های اجمالی درباره عملكرد گروه‌های زیرزمینی نشان دهنده این نکته است كه خوانندگان زیرزمینی " فحش " را به عنوان " صداقت " ،" واقعیت " و یك ارزش انسانی تلقی می‌كنند وبا این استدلال كه در زندگی فردی نیز فحاشی صورت می پذیرد و برای اینكه موسیقی ‌شان خلاف حقیقت نباشد در اشعارشان به سر دادن الفاظ بسیار ركیك می‌ پردازند ،


که با توجه به ساختار اجتماعی ایرانی های مسلمان و جایگاه والای زن در نزد آنها ، به نظر می رسد جاری شدن این الفاظ از زبان یک دختر ایرانی چه بسا آثار مخرب تری را از خواندن این فخاشی های ریتمیک که به اصطلاح به آن "رپ" گفته می شود در نزد پسران داشته و از ارزش اجتماعی بانوان و دختران جوان در چشم جوانان ما بکاهد .


منبع : سربداران 313


برچسب‌ها: فساد, دختر, رپ, موسیقی زیر زمینی, موسیقی

چی شد چادری شدم.

عفاف و حجاب

 

پدر بزرگم روحانی هستند و خانواده ام کاملا مذهبی اند مادرم دوست داشت من چادر سرم کنم ولی چون اون موقع ها دوستانم چادری نبودند منم یه جوری برام سخت بود چادری بشم. البته حجابم همیشه کامل بود وهر وقت به قم می رفتم (که محل زندگی پدر بزرگم هست) همیشه چادر سرم می کردم با میل خودم.
 
یک مدت ماه رمضان ها برای مراسم ختم قرآن چادر سرم می کردم ولی دو سال پیش وقتی 18 ساله بودم بعد از ماه رمضان دیگه چادرم رو برنداشتم ، از برداشتنش خجالت کشیدم
 
من در شهر رشت زندگی می کنم و از خانم های بدحجابی که می دیدم دلم می گیره واسه همین دلم نمی خواد مثل آنها باشم. هرچند قبل از چادری شدنم حجابم رو رعایت می کردم اما چادر یک چیز دیگه ست
 
هیچ کس این حق رو به خودش نمی ده که مزاحم یه خانم چادری بشه
 
از وقتی چادری شدم احساس می کنم تو کارهام موفق ترم و از همه مهم تر رضایت خداست
 
خانواده ام خصوصا پدر و مادرم از تصمیمم خیلی راضی بودند و تشویقم کردند اما اطرافیانم فکر می کردند تصمیمم به اجباره ولی من با قاطعیت می گفتم که با میل و علاقه خودم چادر رو انتخاب کردم و فقط به خاطر رضایت خدا چادری موندم.
همیشه موفق باشید.
 
------------------------------------------------------------------------------------------------------

برچسب‌ها: چادری, چادر

قصاب و زن همسایه (عاقبت شوم بد حجابی )

یکی از قضات دادگستری نقل می‌کند:
در یوسف آباد تهران، خانواده‌ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی‌کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می‌رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه‌ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می‌رود.
پس از گذشت چند ساعت، بچه‌ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می‌کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه‌ها طول می‌کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه‌ها می‌گیرد و بچه‌ها می‌گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می‌رود و پرس و جو می‌کند؛ ولی قصاب اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.
آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می‌رود و جریان را تعریف می‌کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می‌کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی‌اطلاعی کرد.

مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می‌بردند، رفتند.
هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می‌یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.

سرانجام با پی‌گیری‌های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:

 این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی‌کرد و سر و سینه خود را نمی‌پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه‌ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا به وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می‌لرزید، اما چاره‌ای نداشت.
در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوان‌ها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.


این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی‌کرد که بدحجابی می‌تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.


 با تخلیص، نقل از «فرشتگان زمین». ص 34 ـ تألیف عباس رحیمی، نشر جمال، قم، 1385.به نقل از گنجينه عفاف: مهدى نصيريان دهزيري


به نقل از : پایگاه علمی فرهنگی حجاب ایران



برچسب‌ها: کشف حجاب, فساد, بد حجابی, عاقبت بد حجابی

داستان چادری شدن

   این پست رو به افتخار یه دختر خانم که از شب قدر به بعد ، چادرش رو دائمی سر میکنه و با آرامش توی جامعه  قدم میزنه گذاشتم .

     

    خطاب به خودش : چادرت رو محکم بچسب  چون با این کارت  عفت و حیای خودت رو  حفظ میکنی  ...... نگران هیچ چیز نباش و به حرف مردم راجع به چادرت ، اهمیت نده ...

 

به امید با حجاب شدن دختران و با عفت شدن پسران . . .

  

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

 

        چشمانت را برهم می گذاری ،نسیم خنک بهاری لطافت شگفتی را میهمان آغوشت می کند . از خانه بیرون می آیی لحظه ای درنگ واما ... ناگاه چشمی آلوده تیرگی نگاهش رابرچهره ات می کوبد به خودت می نگری ، شرم سرتاپای وجودت رادرمی نوردد . برمی گردی خانه ، لحظاتی می گذرد به ساعت نگاهی می اندازی دوباره سمت در می روی آستینت به دستگیره گیر می کند .دستت رابه طرف خودت می کشی که ناگاه نگاهت میهمان آیینه می شود ،برای لحظه ای قامتت درآیینه  میهمان مردمک چشمانت می شود .


      فکری به سرت که نه ، به قلبت سرک می کشد .چادر مادر رابرمی داری . چادر را سرت می کنی این بارخودت سراغ آیینه می روی ، بی اختیار لبخند برلبانت می نشیند .

      جایی درانتهای قلبت می خواهی متفاوت باشی . هیچ کس از تو نخواسته اینگونه باشی . این انتخاب خود توست . با چادر می روی بیرون. چند قدمی راه می روی احساس عجیبی داری .


      سوارتاکسی می شوی . پسرجوانی که کنارت نشسته خودش را جمع می کند و نگاهش را به بیرون می دوزد . احساس قدرت می کنی . ازتاکسی که پیاده می شوی می روی پاساژ همیشگی کفشی انتخاب می کنی ، رفتار دیگران رازیر نظر داری اما هیچ کس حواسش به تو نیست .از پاساژ می آیی بیرون که دوستت رامی بینی هنوز به خودت نیامده ای که جلو می آید و سلام می کند . پاسخ سلامش رامی دهی دلت شور می زند که چه می گوید . اما او درمقابل نگاه نگرانت لبخند می زند ومی گوید : مبارکه  ! ! !

        

        خودت را به آن راه می زنی و می گویی : چی ؟ بامهربانی  دستی بر چادرت می کشد .خیالت راحت می شود . می روید بستنی بخورید . روی میز و صندلی کناری زن و مرد جوانی نشسته اند . مرد به همسرش می گوید : ببین این خانم هم حجاب پوشیده می بینی  راحته . زن نگاهی به چهره ات می اندازد و زیر لب می گوید: چقدر هم با کلاسه !  اعتماد به نفست گل می کند .کمی بعد ازدوستت خداحافظی می کنی و میروی کتاب فروشی کتابی انتخاب می کنی موقع حساب کردن ،فروشنده نگاهی به ظاهرت می اندازد و کتابی به اسم لهوف به تو معرفی می کند هر دو کتاب را میخری.

در راه بازگشت در مترو کتاب لهوف را باز می کنی و شروع می کنی به خواندن . کتاب جالبی ست نگارش زیبایی دارد جمله هایش جذبت می کنند طوریکه دوست نداری از خواندنش دست برداری . یک لحظه سرت رابلند می کنی ، نگاهت درنگاه خانم محجبه ای که مقابلت ایستاده می افتد مهربانانه درنگاهت لبخند می زند . . . احساس خوبی می کنی


       ناگاه صدایی توجه ات راجلب می کند .برمی گردی دخترنوجوانی تو را با دست نشان می دهد و به مادرش می گوید : مامان دیدی گفتم با چادر هم می شه رفت مدرسه ! ببین این دختره هم چادر پوشیده تو مترو !  برایت جالب است آدم های اطرافت چقدر باورت کرده اند.


    وقتی می رسی خانه کلید می اندازی و در را باز می کنی .پدرت باتعجب نگاهت می کند . امروز گویی مهربان تر شدی بالبخند به او سلام می کنی و داخل می شوی . در طول روز پدر و مادرت پچ پچ می کنند . فردا صبح وقتی آماده می شوی بروی مدرسه ،کادویی را روی میز صبحانه می بینی .جلو  می روی رویش نوشته: برای تو دختر عزیزم . بازش می کنی . یک چادر مشکی ست ! ! !  




به نقل از وبلاگ : حجاب ایرانی


برچسب‌ها: حجاب, حیا, خانواده, چادر, دختر


خواهرم بس كن! (تقـدیم به منتظـرانِ بازگشت)

خواهرم بس كن! (تقـدیم به منتظـرانِ بازگشت)

سلام بر تو ای دختر ایران و ای خواهر من،

من فرزند ایرانم، یكی از برادران و خواهرانِ تو!

حرف هایم شنیدنی است. تو را به قدر یك قلبِ شكسته قسم می دهم، سیاهه ی قلمم را بخوان. خدا كند ضرر نكنی!

امروز هوا چطور بود؟ روز خوبی بود نه؟ چه فرقی با دیروز داشت؟ امروز به خدا چی گفتی؟ وای... ببخش، چقدر سوال می پرسم. آخر می دانی احساس می كنم هوا گرد و غبار دارد. آسمان هم چنگی به دل نمی زند. فكر می كنم امروز مثل دیروز بود و گویا فرقی نكرده. ولی هر چه نگاه كردم هیچ كس را مهربان تر از خدا ندیدم. تو چطور فكر می كنی؟

راستی آیا این حرف درست است كه بعضی از دخترانِ ایران، خدا را فراموش كرده اند؟ جدیداً به چشمهایم سوء ظن پیدا كرده ام ولی نمی دانم چرا هر چه می شنوم به طرفداری از چشمهایم بر می خیزند. به نظرم رسیده حرف هایی هست كه درست گفته نمی شود. همچنین گویا گوش هایی خوب نمی شنوند. آه ...

خدا لعنت كند آنهایی را كه با حیای دختران و زنانِ ایران بازی كردند. نفرینِ آفریدگارِ لطافت و زیبایی، بر كسانی باد كه برای كسب مطامعِ كثیف و بی مقدار این دنیای فانی، عفت و پاكیزگیِ یك دختر ایرانی را، ظالمانه و با تحمیق و تمسخر از او ستاندند و بخش عظیمی از سرمایه های معنوی اش را به یغما بردند.

به نظر تو آیا دارم شعار می دهم؟ نه! صبر كن بقیه اش مانده.

كدام شعار؟! دیگر زمانی برای شعار دادن باقی نمانده است. روزی نیست كه دست غارتِ ابتذال و فساد به سوی گروهی از خواهرانم دراز نشود و عده ای را تا مرز سوختنِ همه سرمایه های معنوی اش به اسیری نبَرَد. سرمایه ی عفافِ تنی چند از دختران ایران دارد در آتش می سوزد و گاه زبانه می كشد و تو آن وقت فكر می كنی دارم شعار می دهم؟!

خواهرم!

لحظه ای درنگ كن و مرا ببخش كه روح لطیفت را آرزردم. من به فدای تو و تمامِ حُسن و مهربانیت. كاش می مُردم و صدای شكستن قلبت را نمی شنیدم. تو به فرموده ی آقایمان علی -همسر زهرا- (سلام الله علیهما) ریحانه ای. تو گلی، یاسی، نرگسی، لاله ای، نیلوفری، نسترنی، شقایقی، تو گلِ نازی، تو... .

ای گل ناز! چه شد كه حجاب بر انداختی و در میان نامحرمان جلوه كردی؟ تو شاید هنوز ندانسته ای چه كرده ای ولی من می دانم. تو ای فرشته! بال های پروازت را شكسته ای و درمیان هزاران چشمِ خطرساز، فرصت رهیدن را از خود ستانده ای. در لحظه ای كه بال هایت شكست و چادرت بر زمین ریخت؛ شیشه ی قلب هایی كه در انتظار پرواز تو می تپید، شكسـت. شیطان از این فرصتِ بی مثال بهره برد و در مسیر رفتنت چاله ساخت. تا در گاهِ فرو رفتنت در چاه، به زخم هایی كه بر قلبت خواهد نشست؛ قاه قاه بخندد.

آیا فكر نكردی بی بال شدن تو را از صف فرشته های زمین، جدا خواهد نمود؟ چرا به این ها فكر نكرده بودی؟

خانه ی عزت و آبرویت را چرا ترك كردی؟ یادم هست حجاب برایت شده بود یك قلعه. تو آن وقت ها خیلی عزیز بودی، نفوذ ناپذیر بودی. هیچ نگاه آلوده ای، با اشتیاق و راحتی، نمی توانست جسم و جانت را نشانه بگیرد و هیچ زبانی نمی توانست در آزردنت در دهان بچرخد. تو اما در معرض فراوانیِ تیرها خلعِ سلاح شده ای.

خواهر!

شیطان در برهنگیِ تو طمع كرده است چرا توجه نمی كنی؟! به خدا قسم شیطان در برهنگیِ تو طمع كرده، اگر اینطور نبود این همه فساد و گناه، از برهنگیِ زن منبعث نمی شد. قدرتمندترین سلاح برای یك دختر در مصاف با حمله های ابلیس و سربازانش، حجاب است. این دشمن بزرگ را با تأسی به فاطمه ی زهرا (سلام الله علیهما)، ذلیل كن.

راستی نكند حضور شیطان و دشمنی اش را جدی نگرفته ای؟

قرآن را باز كن و سخن خدای لطیف را در سوره ی «فاطر» ببین كه می فرماید:

«البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید او فقط حزبش را به این دعوت مى‏كند كه اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!» آیه ی ششم

شاید بگویی از كدام برهنگی حرف می زنی؟ من كه لباس بر تن می كنم؟!

راست می گویی لباس می پوشی ولیكن به همان مقدار كه موهایت را نشانِ نامحرمان می دهی، برهنه ای. باور كن این از چیزهایی است كه خدا پوشیده بودنش را از تو خواسته است. نباید غیر از آنان كه در حریم تواند و با تو محرم اند، آن را مشاهده كنند. و اما جسمِ تو نیز، نباید مورد اندازه گیری و جلب نظرِ مردان و پسران نامحرم قرار گیرد. تو در پوشیدنِ لباس های تنگ، برهنه ای.

به صدای قرآن گوش كن كه چه زیبا برای احترام تو سخن می گوید:

«اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است». سوره احزاب/ آیه59

خواهرم بس كن و از برداشتنِ حجاب، دست بردار.

به سمت خدای تمام زیبائی ها با شتاب برگرد، چرا كه خدا تو را خیلی دوست دارد و منتظرِ بازگشتِ توست.





منبع:

http://fotrosmalak.mihanblog.com/

چرا مقدار پوشش بدن زنان باید بیشتر از پوشش مردان باشد؟

سؤال: چرا مقدار پوشش بدن زنان باید بیشتر از پوشش مردان باشد؟


+++++++++++++++++++


جواب: تحقیقات علمی درباره ي تفاوت هاي جسمی و روحی زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرك هاي چشمی حساس تر از زنان می باشند. تجربه هاي علمی نشان می دهد که آن اندازه که مرد از تحریک نمی شود. در روانشناسی جنسی نیز ثابت شده است که تمامی سطح بدن زن براي مرد محرك است اما در زنان چنین نیست.

دین مقدس اسلام نیز متناسب با ویژگی ها و تفاوت هاي تکوینی زن و مرد، احکام و تعالیم نورانی خود را تشریع کرده است. مثلاً براي حفاظت مردان از مفاسد ناشی از حساسیت بیشتر آنان نسبت به محرك هاي چشمی شهوت انگیز؛ آن ها را به مراقبت و کنترل بیشتر چشم در مواجهه با نامحرم مأمور کرده است.

در حدیثی از امام رضا علیه السلام نقل شده است : «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَي شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُوا التَّهْيِيجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ‌ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَحْمِلُ [يَجْمُلُ] وَ كَذَلِكَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَي وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.»


نگاه كردن به موهاي زنان شوهردار و غیرشوهردار، حرام است؛ زيرا اين نگاه، مرد را تهييج و تحريك مي‌كند. و تهييج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسنديده مي‌كشاند و همچنين است حكم نگاه به غير مو،‌ [كه نگاه مرد به آنها حلال نيست،] مگر در موردي كه حق‌تعالي [در قرآن، آن را استثنا كرده و]

فرموده است: ‏(وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته، اميد ازدواج ندارند باكي نيست كه لباسهايشان را غير از چادر بر زمين بگذارند و اشكالي ندارد كه به موهاي مثل اين زنان نگاه شود.


خداوند نگاه کردن به موهاي زنان را حرام کرده؛ زیرا نگاه شهوت انگیز مردان باعث تهییج جنسی و فساد می شود.


پوستر حجاب+شهدا+چادر+دختر+حجاب


و لذا خداوند آن ها را به حجاب و پوشش بیشتر در مواجهه با مردان نامحرم دستور داده است و طبق ، فتواي مراجع تقلید، زنان باید در مقابل نامحرم همه ي بدن به استثناي وجه و کفین را بپوشانند، ولی این مقدار پوشش براي مردان واجب نیست و به عبارت دیگر علت این که دستور پوشش کامل اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها، دل مرد شکار است و زن شکارچی، هم چنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی.

میل زن به خودآرایی از نوع حس شکارچی گري او ناشی می شود. در هیچ جاي دنیا سابقه ندارد که مردان لباس هاي بدن نما بپوشند و آرایش هاي تحریک آمیز انجام دهند، بلکه این زنان هستند که به حکم طبیعت خاص خود می خواهند دلبري کنند و مردان را دلباخته و در دام علاقه ي به خود اسیر نمایند. لذا انحراف برهنگی از انحراف هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گردیده است.

حمایت از انقلابیون بحرینی-------------hijabs


برچسب‌ها: بحرین, صهیونیسم, آل سعود, بیداری اسلامی, زن, حجاب, دانشجو, دختر, hejabpix